بازهای بومی- محلی
پیوسته در هر منطقه و ناحیه باتوجه به امکانات و ابزارهای موجود و یا موقعیت و شرایط آن خطه افراد جهتی سرگرمی دست به فعالیتهای می زنند و از همین روست که بازیها و سرگرمیها پدید میآیند سرزمین بلوچستان که کتیج بخش کوچکی از آن است از این امر مستثناء نبوده و نیست، بدین جهت این منطقه هم بازیهایی از قدیم الایام موجود بوده و هستند و طی سالها و چه بسا قرنها دختران و پسران را سرگرم و مشغول مینموده است البته اکنون دیگر خبری از این بازیها و فعالیتها نیست و کمکم به فراموشی سپرده میشوند و نسل جدید حتی اطلاعی از آنها ندارند.
اینک در این مقال به معرفی چند مورد از این بازها که در گذشته در کتیج به کثرت انجام میگرفتهاند پرداخته و اشاراتی بدانها مینمایم
پَناهُکا: ده الی دوازده نفر در سن 14 الی 15 سالگی در مکانی که به "دَی آسیا" معروف بود گِرد هم آمده و تقسیم می شدند [دو گروه تشکیل میدادند]، و یک نفر را بعنوان داور انتخاب مینمودند و در محلی که به عنوان "هال" [نقطه پایان و نتیجه] شناخته میشد نشسته و بر بازی نظارت و داوری مینمود چند نفر [گروه اول] رفته و در جایی پنهان پنهان میشدند و بقیه چشمان خود را بسته و منتظر میماندند، پس از پنهان شدن اعضای گروه رقیب، افراد گروه دوم باید به دنبال آنها گشته و آنان را پیدا مینمودند و به قول محلی آنان را "گرروسک یا گرگریش!" می نمودند درصورتی که اقدام به فرار میکردند باید آنان را دنبال نموده تا آنان را بچنگ بیاورند و یا اینکه آنان زودتر موفق میشدند خود را به هال رسانه و به قول محلی هال می کردند [هالِش بِکِرتِـ] هر گروهی که در وظیفه خود موفقتر بود پیروز آن مرحله محسوب میگردید، در صورت شکست گروه اول جای دو گروه تغییر مییافت، البته هال نمودن افراد باید توسط داور بازی تایید میگردید.
2-مَجولا: این بازی بدین صورت بود که استخوان مفصل یا زانوهای گوسفندان و بزها ابزار آن حاصل میشد استخوان بدست آمده صرف نظر از تعدادی خاص را جمع نموده و آنها را با چیزی بنام پًم رنگ می کردند، که به آن مَجول میگفتند، یک طرف آن مجول خر طرف دیگرش اسب محسوب میشد (طرفی که شیار و خط داشت اسب و طرفی که صاف بود خر) (اگر هنگام پرتاب آن می ایستاد اسب و در غیراین صورت خر تلقی میشد) ، مَجول مورد نظر را برداشته و پرتاب میکردند اگر بیشتر اسب میآمد گروه موردنظر برنده شده و مهره های رقیب را بر می داشت
3-اُمد و شُمد (آمد و رفت): یک لنگ را به صورت حلقه دایرهوار در آورده و همچون توپ جمع مینمودند یک گوشه آن را باقی گذاشته و گره میزدند و آن گوشه را بین انگشت شصیت پا می گزاردن و با پا شوت شوت می کردند [لَگد میزدند] و اگر گروه رقیب آن را میگرفت برنده و در غیراین صورت بازنده محسوب میگردید. این بازی چنین بود که هرجا لنگ میافتاد و آنان هم به همان مسیر سلسلهوار دادمه میدادند تا زمانی که بازی به انتها میرسید و تمام مینمودند و در این صورت آخرین بازانده هم تنبیه میشد بدین صورت که باید برنده را بر پشت خود سوار [کُول] نموده و به محل آغاز بازی میآورد و این کار شامل تمامی اعضای گروه میشد.
4- زیرچادرا: دو نفر یک چادر کلفت را در شب گرفته و دو نفر از طرفین میآمدند و در گوش آنان اسم طرف مقابل را می گفتند بدین صورت که "اسمش فلانی است (چون دو طرف همدیگر را نمی دیدند) و طرف دیگر می پرسد نام طرف کیست و هرکس اشتباه میگفت چادر را روی وی می انداختند و پایش را گرفته و تا وقتی که موفق به رهاکردن پایش نمی شد وی را کتک می زدند!!
5- خردوانی: در آن وقت همه یک خر[الاغ] داشتند! از اول رمضان شخصی که میخواست خرکسی را قرض بگیرد باید به صاحب خر یونجه میداد تا خر مورد نظر آمادگی مسابقه را در شب آخر رمضان داشته باشد.
مسابقهدهندگان در شب آخر رمضان که شب عید بود یک بُز یا مرغ را ذبح نموده و به صورت گروههای 10 الی 15نفری در خانه یکی از اعضا ساکن شده شام را میل مینمودند این گروههای متشکل از دوستان هرکدام بود. و این شب نشینی تا طلوع آفتاب ادامه داشت و با طلوع آفتاب به منطقهای که با نام "دنگررشان" (آن منطقه قسمت خشک) رفته و تمرین مینمودند و مردم هم به تماشای آنان رفته و نظارهگر بودند، تا مسابقه صورت پذیرفته و برنده آن مشخص میگردید.
6- اُمد شُمد (نخل) : شخصی بالای نخل می رفت و یک نفر پایین نخل می ایستاده و منتظر میماند اگر طرف می توانست بدون اینکه دست کسی که پایین است با او برخورد نماید خورد را به پایین نخل برساند برنده می شد.
از جمله بازیهای محلی دیگر میتوان به کپگا، اسپرنگا – مگ چع مگکا – هَدی هَدکا – دارتوپا، سَیچاکا، آسماسَکا و شُکُلکُمی و گُلیا و ... اشاره کرد.
قابل توجه است که تمامی این بازهای بازیهای تحرکی و فعال بوده و به نیروی بدنی و قدرت شخص و شادابی وی کمک مینمود و به نوعی تمرینات بدنی محسوب میگردیدند در صورتی که امروزه تمامی جوانان و نوجوانان و حتی کودکان درگیر بازیهای رایانهای گشته و وقت خود را به بطالت و بیهودگی گذرانده در حالی که تحقیقات نشان داده بازیهای رایانهای تأثیرات سوئی بر مغز و اندام و جوارح گذاشته و شخص را تضعیف و نابود میسازند.